Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-30@19:18:19 GMT

ابراهیم دوتارزنی که مرده‌شور است

تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۹۸۲۱۰

ابراهیم دوتارزنی که مرده‌شور است

ایده‌ ساده و سرراست رمان در پیچیدگی پرداخت از نفس می‌افتد و گاه در لایه‌هایی عمیق باقی می‌ماند و به سطح نمی‌آید؛ طوری‌که پرداختن به هرکدام از آن‌ها با پیچیدگی ذهنی راوی همراه می‌شود. از این حیث تا یک‌چهارم رمان خواننده مشغول کشف است بیشتر تا دریافت مضمون اصلی. رمان به طبیعت و غریزه ادای احترام می‌کند و مسیر اصلی‌اش را در روستایی به اسم «لان» و کوه‌های «سیالان» روایت می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نویسنده طبیعت را به شکل موجودی زنده و دارای ادراک می‌بیند و مضامینی از مردسالاری، ناخودآگاه، عشق، انزوا، روانشناسی رفتاری را در آن جای داده؛ به این ترتیب خواننده «لان» را به‌عنوان مکانی که داستان در آن روایت می‌شود، این‌طور می‌شناسد:

لان محل به نمایش گذاشتن قدرت طبیعت و چیرگی آن به قدرت انسان است. طرد شده است، چون انسان در مقابل طبیعت ضعف خودش را نپذیرفته و جای دیگری رفته تا از آن‌جا این کوه را فتح کند. ص۹۹

لان جای آخر خطی‌هاست ص۵۹

باید یک جایی باشد که آدم بدون هراس و در آرامش جان بدهد و همه‌چیز را تمام کند. لان آن‌جاست؛ جایی که آدم به دور از هیاهوی زندگی راحت جان می‌دهد. ص۵۲

جان کندن در لان بدون درد است، دوست دارم درست مثل همه‌ی کسانی جان بدهم که قبل از من در لان مرده‌اند، همه‌ی کسانی که ابراهیم می‌گفت سر شب تب داشته‌اند و آخر شب مرده‌اند. در لان جان دادن سخت نیست. مردن دردی ندارد. ابراهیم بارها گفته و بقیه هم شاهد بوده‌اند. ص۴۰

تاکید مشابه بر مکان در این رمان بر پلنگ هم به‌عنوان بخشی از طبیعت وحشی، معمایی و رازآلودست. در واقع پلنگ نقش محوری را در رمان ایفا می‌کند. پلنگ اسم دارد و آگاهانه و انتقام‌جویانه شکار خود را انتخاب می‌کند. ابراهیم دوتارزن معروفی که در لان مرده‌شور هم است، پلنگ را همراهی می‌کند. نقش ابراهیم در رمان در هیئتی که نویسنده معرفی می‌کند به پیامبری می‌ماند که دیگران حرف او را حجت می‌دانند. سال‌ها قبل پدر ابراهیم خواهرزنش را به این دلیل که حاضر نشده با او ازدواج کند، کشته. ابراهیم اولین کسی‌ست که با شنیدن صدای شلیک در زمان نوجوانی سر جنازه‌ی خاله مریم و شوهرش می‌رسد و تفنگ پدرش را می‌بیند. او با دوتار خود به کوه می‌زند و پلنگ را برای بار اول می‌بیند. پلنگ به او حمله نمی‌کند بلکه به صدای دوتار زدنش آرام می‌شود. او نام «مریم» را روی پلنگ می‌گذارد و با تمهیداتی همراه خود از تایباد به کوه‌های سیالان، به نقل از اهالی -ملکه‌ی دمدمی‌مزاج- می‌آورد.

از آن روزی که در لان ماندگار شدم، ابراهیم همیشه مشغول دو تار زدن است. مگر اینکه دنبالش بیایند برای کفن‌ودفن مرده‌ای به دهات دیگری برود. ص۶۱

شما خودت دست از یه پلنگ نکشیدی و واسه‌ی اون جونور از ولایتت آواره شدی. چطور به من می‌گی از این دختر که عاشقشم دست بکشم ص ۷۱

دلم می‌خواهد صدای ابراهیم را بشنوم، صدای آوازش را، صوت قرآن خواندنش را، صدای دوتارش را ص ۳۹

هویت شخصی، نشانه‌ها و داغ‌های زندگی ابراهیم او را یک ابرانسان نشان می‌دهد با این‌حال نویسنده می‌خواهد بر رنج او، بعنوان یک قربانی و انسانی ایزوله و تک‌افتاده تمرکز کند و به مدد ضرباهنگی آهسته او را در مواجهه با درد و رنج مرگ پلنگ که به جانش بسته شده، به خواننده بشناساند.

«مریم» سهواً با تفنگی که از پدر ابراهیم به ارث رسیده توسط، کاوه، دوست نزدیک و صمیمی ابراهیم کشته می‌شود. ابراهیم داغدار مرگ دو مریم است که برایش عزیز بوده‌اند، اولی خاله‌اش و دومی پلنگِ رام‌شده. هر دو مریم با تفنگ پدرش کشته شده‌اند. به نظر می‌رسد نویسنده به دنبال میانجی برای بازنمایی طبیعت است. او تعریفی ایستا و منجمد از مرگ ندارد بلکه آن را با ساختار منتشر و سراسری نشان می‌دهد، توازن و تعادل طبیعت را با شقاوت انسانی دستکاری می‌کند.

مسئله‌ی مرگ برای نویسنده بنیادین است، آن‌چنان‌که رمان را با ورود «بابک» به لان شروع کرده. بابک تنها فرزند کاوه، با بیماری لاعلاجی دست و پنجه نرم می‌کند و از آلمان به ایران آمده تا عمر اندک خود را در همین‌جا به ته برساند و برای مردن کجا بهتر از لان و در همراهی تنها دوست صمیمی پدرش، ابراهیم. آن‌ها در مسیر صعب‌ کوه به جایی می‌رسند که پدرش کاوه آن‌جا زیر بهمن کشته شده. رمان در پیکاری بین مرگ‌های ناخواسته رقم می‌خورد. ان‌چنان‌که کاوه هم در بهمنی که بی‌موقع بوده از بین رفته.

سرریز اطلاعات، رویدادهای متوالی را در میانه‌ی رمان توصیف می‌کند. سرریز مازاد اطلاعات، در کنار روایت ذهنی‌ای که بیشتر بر عینیت تمرکز دارد باعث می‌شود خواننده در قصه‌ی محوری آرام نگیرد و ساکن نشود. او به سرعت از رویدادها عبور می‌کند و زندگی شخصیت‌ها را مبتنی بر قرارداد رابطه‌ی ابراهیم با طبیعت‌ست، پایه‌ریزی کند. به این ترتیب فصل‌های کوتاه «خارج از فصل» حاویِ نامه‌های کوتاه ماریا وبر همسر آلمانی بابک به مژگان نویسنده‌ی ایرانی که ظاهراً مشغول جمع‌آوری مستندات بابک است، تا حد زیادی از دست می‌رود.

نقش زن در رمان «قلمرو منقرض» با حضور فیروزه بیوه‌ی تنهایی با موهای تراشیده، امکان ترکیب فضای اصلی رمان را فراهم می‌آورد. با القای نقش زن، مردسالاری بدل به جزئی از بدنه‌ی مورد تاکید نویسنده می‌شود. چه زمانی که خواننده شاهد مرگ خاله مریم با تفنگ برادرشوهرش است و چه در زندگی فیروزه که همان ذهنیت را بازتولید می‌کند که زن بعد از بیوه شدن باید به همسری ِبرادرشوهرش دربیاید. وقتی فیروزه از این خواسته سرباز می‌زند، ستار برادرشوهرش برای او دردسر درست می‌کند. فیروزه که مطمئن است شوهرش به دست برادرش ستار کشته شده، نمی‌تواند ثابت کند و مزاحمت‌های ستار ادامه پیدا می‌کند تا جایی که رمان به فصلی می‌رسد که زن طناب‌پیچ در اسارات برادرشوهرش ستار به کوه برده می‌شود.

حضور پلنگ برای نجات فیروزه در این بخش هم دیده می‌شود. نویسنده بر مکانیسم فرهنگ عامه بر زندگی بیوه‌ی تنها تکیه کرده و تفکر غالب را در این مورد به کار گرفته. به این ترتیب تداخل‌های ناگهانی خرده‌پیرنگ‌ها در مناسباتی «مردانه» خلق می‌شوند که به گوش‌آشنا هستند و موّلد ملالی جان‌فرسا در زندگی زنانه؛ سرانجام این ملال و منطق دست‌ساز انسانی را «طبیعت» از بین می‌برد؛ نوعی استعلا از تکثیر زندگی.

۵۷۲۴۵

کد خبر 1731009

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: نویسنده ادبیات معرفی کتاب ی ابراهیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۹۸۲۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جواد افهمی با یک رمان در محور مقاومت به نمایشگاه می‌آید

جواد افهمی از انتشار کتاب تازه خود با عنوان «دختران قبیله جنگ» برای عرضه در نمایشگاه کتاب تهران خبر داد. - اخبار فرهنگی -

جواد افهمی نویسنده در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌  از انتشار رمان تازه خود با عنوان« دختران قبیله جنگ» برای عرضه در نمایشگاه کتاب تهران خبر داد و گفت:  این رمان از سوی انتشارات خط مقدم منتشر خواهد شد.

وی ادامه داد: این رمان در موضوع محور مقاومت نوشته شده و به جنگ داخلی سوریه و ماجرای معترضان و  سلاح به دستان در سال‌های 2012 تا 2013 در سوریه می‌پردازد. در حقیقت دوره تاریخی قبل از حضور داعش و ابتدای شروع ناآرامی‌‌ها و شلوغی‌های سوریه.

افرایش 110 درصدی قیمت کتاب در آستانه نمایشگاه

 افهمی افزود: رمان برگرفته از یک رخداد واقعی است که برای روستائیانی در حوالی فوعه اتفاق افتاده است،‌ روایت گروگانگیری زنان یک روستای شیعه‌نشین است که در یک اتوبوس در حال حرکت به نقطه‌ای دیگر هستند.

وی ادامه داد: گفت‌وگوها و تحقیقات درباره این واقعه در سفری که در سال‌های گذشته به سوریه داشتم،‌ انجام شد و نتیجه این گفت‌وگوها و تحقیقات دو کتاب «بادهای سرکش هندوکش» و «دختران قبیله جنگ» شد. اولی پیشتر منتشر شد و دومی نیز در راه انتشار است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • جواد افهمی با یک رمان در محور مقاومت به نمایشگاه می‌آید
  • رئیسی از کارخانه ایران خودرو دیزل بازدید کرد
  • بلیت‌ کنسرت محسن ابراهیم‌زاده را از «سینماتیکت» تهیه کنید
  • «حذف و اضافه» رمانی درباره همه آنچه در دانشگاه‌ها می‌گذرد
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • نویسنده اسیر فلسطینی برنده جایزه ادبی بوکر شد
  • فیلم پربـازدید فضای مجازی؛ سخنرانی اقتصادی رئیسی در جنوب تهـران!
  • فیلم پربـازدید فضای مجازی؛ سخنرانی اقتصادی رئیسی در جمع تهرانی‌هـا!
  • «مگره و مردان محترم» در کتابفروشی‌ها دیده شدند
  • هاآرتص: اسرائیل دانشگاه‌های آمریکا را از دست داده است